به گزارش پایگاه خبری تحلیلی امید شهر نظریه تخصصگرایی در شورای شهر، نیاز به «مبنا» و «چارچوب» دارد. مبنای آن، از «وظایف» شهرداری و شورای شهر مستخرج میشود و چارچوب آن، از تلفیق وظایف این دو نهاد.
اگر رسالت شورای شهر را «حمایت»، «هدایت» و «نظارت» مدیریت شهری بدانیم بنابراین جهت ترسیم تخصصهای مورد نیاز در شورا، ذکر وظایف و نهادهای زیرمجموعه شهرداری ضروری است.
پس در ابتدا نگاهی داریم به وظایف، نهادها و زیرمجموعههای شهرداری تهران و در ادامه، وظایف قانونی شورای شهر و کمیسیونهای ذی ربط و نیز نظر اعضای فعلی مدیریت شهری را می خوانیم.
وظایف شهرداری تهران را اینجا بخوانید
نهادها و ساختار شهرداری تهران را اینجا بخوانید
وظایف شورای شهر تهران را اینجا بخوانید
کمیسیونهای شورای شهر تهران را اینجا بخوانید
نظر اعضای شورای شهر تهران را اینجا بخوانید
چارچوبهای تخصصگرایی در شورای شهر
همانطور که در ابتدا مطرح شد، از آنجا که شورای شهر رسالت «هدایت» (سیاستگذاری)، «حمایت» و «نظارت» مدیریت شهری را دارد بنابراین برای اینکه بدانیم چه کسانی مناسب این رسالت هستند، ابتدا باید میدانستیم سازمانی که مورد نظارت، حمایت و هدایت قرار میگیرد، چگونه سازمانی است. حالا که به طور کوتاه با شهرداری و شورای شهر آشنا شدیم، باید متذکر شویم آنچه که در قانون بعنوان شرایط نامزدان شورای شهر ذکر شده، شرایط بسیط و عمومی است* و با توجه به برگزاری 4 دوره از انتخابات شوراها و نیز نظرات اعضای آخرین دوره شورای شهر تهران، و نیز با در نظر گرفتن وضع اسفناک فعلی تهران، میبایست چارچوبها و معیارهای تخصصی افراد را هم مورد نظر قرار داد.
در مدیریت شهری کلانشهری مانند تهران، طبیعتا نهادهای زیرمجموعه نیز بیشتر میشود و با توجه به کاهش تعداد اعضای شورا، این نفرات هم باید تخصصیتر انتخاب شوند. و چون کارها تقسیمبندی میگردد، بنابراین لزوما باید افراد خبره و متخصص باشند که رهبری کمیسیونها و وظایف متعدد را برعهده بگیرند تا بتوانند علاوه بر اعضای کمیسیونها و کل اعضای شورا، مدیریت شهری را نیز توجیه کنند.
نامزدها باید حول مقولات شهری مانند سلامت و بهداشت، حمل و نقل، معماری و شهرسازی، اجتماعی و فرهنگی، هنری، حقوقی، محیط زیست، منابع طبیعی، آموزشی، اقتصادی و … اندیشمند، ایدهپرداز و سیاستگذار باشند.
هر یک از نامزدها غیر از شایستگی در حوزههای بالا، میباید در زمینههای ذیل نیز در جایگاه مناسبی قرار داشته باشند:
شایستگیهای شخصیتی
شایستگیهای مدیریتی
شایستگیهای آموزشی و پژوهشی
شایستگیهای فرهنگی
شایستگیهای سیاسی
شایستگیهای فناورانه
شایستگیهای اقتصادی
همراهی با برنامهها
تخصصگرایی در حوزه عمل بسیار قویتر از تعهد است؛ زیرا معمولاً هر فردی که متخصص باشد، متعهد نیز است و کمتر پیش میآید افراد متخصص در بحثهای کارشناسی، موضوعات حاشیهای مطرح و سنگاندازی کنند. افراد ابتدا باید متخصص باشند و سپس وارد شورای شهر شوند نه اینکه اول وارد شورا شوند و بعداً خودبهخود متخصص گردند.
جایگاه احزاب:
احزاب قرار است لیستها را ارائه دهند، از معرفان خود حمایت و بر آنها نظارت کنند. و نیز آنها مسئول نقل و انتقال خواستها و نیازهای شهروندان به اعضای شورای شهر هستند. بعبارتی پشتوانه نرمافزاریِ «هدایت» (سیاستگذاری)، «حمایت» و «نظارت» شوراییان، همان احزاب هستند.
ابهامات:
ابتدا باید گفت موضوع «تخصصگرایی» نه در میان دانشگاهیان، بلکه در وسط سیاسیون و تشکیلات مختلف مطرح شد. بنابراین سیاسی و تشکیلاتی بودن نامزدها و یا معرفی آن ها توسط نهادهای سیاسی جزو بدیهیات اولیه تخصصگرایی تلقی شده است.
در ثانی، مسلم است که مدیریت شهری، متشکل از انواع حوزههاست. بنابراین طبیعتا تخصصگرایی صرفا به معنای تحصیل در رشته خاص نیست (هرچند، یکی از فاکتورهای اساسی است). بلکه در واقع، صاحبنظر و مجرب بودن افراد در حوزههای گوناگون شهری، ملاک نظر است.
تخصصگرایی یعنی:
- نگاه تخصصی به مدیریت شهری و شورای شهر
- نگاه به برنامهها و داشتههای نامزدها نه چهرهگی و انتساب آنها
- ایجاد کمیتههای مدیریت شهری در تشکلها و اجرای انواع نشستها و سمینارها و دعوت از نخبگان، متخصصان و البته «مردم» برای بررسی مسائل شهری و هم اندیشی و انتقال دانستهها به شهروندان و به اشتراکگذاری اطلاعات و تجارب مثبت برای ساختن شهری توسعه یافته؛ نه سهمخواهی صِرف.
- هرچه هستیم و هر که هستیم، وقتی پایمان به نهاد شورای شهر رسید، هیچ دغدغهای نداشته باشیم جز رسیدگی به مسائل بومی مردم.
- اختلافات سیاسی و مذهبی را پشت درب شورا بگذاریم و تنها و تنها به موکلانمان بیاندیشیم.
- به تعهدی که به انتخابکنندگان و تشکیلاتمان داده ایم پایبند باشیم و به آنها خیانت نکنیم.
- بدانیم مردم، تناسبی میان ما و صندلی شورای شهر دیدهاند؛ بنابراین بدون توجه به نظر و رأی مردم، استعفا ندهیم!
- بدانیم در شورای شهر (حداقل در وضع کنونی) وظایف خاصی برای تک تک اعضا تعریف شده است و این صحن را با صحنهای دیگر اشتباه نگیریم.
- بدانیم شورای شهر هم یک پارلمان است. بنابراین باید قواعد پارلمانی مطابق با آیین نامه داخلی بر آن حاکم باشد. تصمیمات و پیشنهادهایی که در این پارلمان از سوی اعضا اتخاذ میشود، اغلب ناظر بر تغییراتی است که تک تک شهروندان را متاثر میسازد. بنابراین پیشنهاددهندگان و اعضا باید نگاه تخصصی به موضوعات داشته باشند.
- در راستای وظایف قانونی شهرداری، پیگیر رفع موانع مدیریت یکپارچه شهری باشیم.
- اعضا بدانند نهادهای زیرمجموعه شهرداری کاملا تخصصی هستند بنابراین با یک نگاه تخصصگرایانه و نه جناحی، دست به انتخاب شهردار بزنند و انتصابات و تصمیمات او را با دقت فراوان و با همان نگاه، زیر نظر داشته باشند.
- شهرها در زمینه های مختلف اعم از: هوشمندی، پایداری، تابآوری، بازآفرینی، جمعیت، فضاهای اجتماعی، هنری و فرهنگی، نشاط، رفاه عمومی، سیما و منظر، معماری، انواع شبکههای توزیع و خدمات، زیستمحیطی، مدیریت بحران، حمل و نقل، فنی و عمرانی، مالی و اقتصادی و.. دارای استانداردهای جهانی و بومی هستند که شورای غیر تخصصگرا یعنی فاصله گرفتن روز افزون از این استانداردها.
- تخصصگرایی یعنی نگاهمان به شهر و مردم شهر باشد؛ یعنی بنگریم در مسائل شهری چه حوزههایی دخیل هستند. طبیعتا شهر تنها کالبد نیست. شهر تنها حمل و نقل نیست و البته که شهر یک جسم بیجان هم نیست! حالا که شهر از عرصههای مختلفی تشکیل شده، باید متخصصان تمام این عرصهها حضور و بروز قوی در بعد نظارتی، هدایتی و حمایتی مدیریت شهری داشته باشند.
و در نهایت، تخصصگرایی یعنی کسی که مخالف موسیقی است را در مسند ریاست یک سازمان فرهنگی هنری شهرداری قرار ندهیم. و از جایگاه شهری برای مقاصد سیاسی استفاده نکنیم.
*شرایط نامزدی شورای شهر به استناد مادهی 26 قانون تشكیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی كشور:
الف- تابعیت کشور جمهوری اسلامی ایران
ب- حداقل سن 25 سال تمام
ج- اعتقاد و التزام عملی به اسلام و ولایت مطلقه فقیه
د- ابراز وفاداری به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
هـ - داشتن حداقل مدرک فوق دیپلم یا معادل آن برای شهرهای تا بیست هزار نفر جمعیت و داشتن حداقل مدرک لیسانس یا معادل آن برای شهرهای بالای بیست هزار نفر جمعیت
و- دارا بودن کارت پایان خدمت نظام وظیفهی عمومی یا کارت معافیت دائم از خدمت برای مردان.