سایت خبری شفا نیوز

چرا فرستادن «نفس» به «اسکار» عجیب نبود؟

ایجاد: 2017/10/10 - 16:19
نویسنده یادداشت: 
میلاد جلیل زاده

اولین نکته‌ای که در مورد نفس می‎‎شود گفت این است که با یک فیلم قوی به لحاظ فنی طرفیم؛ با یک کارگردانی عالی، طراحی صحنه خوب و رعایت جزئیات دقیقش و همچنین بازی‌های نمکین و جذاب و باندازه.

منتهی فیلم پر خرجی هم بود و این امکانات ممکن است در اختیار هرکسی قرار نگیرد. شاید بتوان گفت چنین امکان بالایی برای هزینه کردن، بخاطر موفقیت "شیار 143" (کار قبلی نرگس آبیار) به او داده شد؛ اما قطعا آبیار در بین کسانی که تاکنون چنین پول‌هایی در اختیارشان قرار گرفته، کسی است که حداقل پول را حرام نکرده.

در مورد قصه هم باید گفت جزئیات خیلی دقیق و فنی و روند نرمی دارد. به عبارتی در پرداخت جزئیات خیلی عالی است. اما یک ایراد به کلیت داستان وارد می‌کنند و آن این است که داستان شروع نمی‌شود تا بخواهد تمام شود و می‌تواند همچنان تا ابد ادامه پیدا کند. این ایراد واقعا وارد است و نمی‌توان با چسباندن فیلم به برخی مکتب‌ها برایش توجیه دست و پا کرد.

این فیلم باید قصه میداشت؛ همچنان که شیار 143 داشت و با وجود سرگرم کردن مخاطب به جزئیات خوب، اما بالاخره یک جای مشخص تمام می‌شد.

در مورد چرایی رفتن این فیلم به اسکار هم بحث دیگری می‌توان مطرح کرد. باید دید آیا اصلا مناسب اسکار هست یا نه. با توجه به اینکه همیشه صحبت از نوع به تصویر کشیده شدن ایران در مجامع جهانی مطرح می‌شود، شاید این فیلم، آن تصویری نباشد که ما می‌خواهیم از ایران در دنیا نشان دهیم. چون اگرچه مردم مهربان، با صفا و خوبی از ایران نشان می‌دهد اما تصویری از ایرانی است که درگیر اوج مشکلاتش از جمله جنگ و انقلاب بود.

البته شاید خوشبختانه برای مخاطبان خارجی مشخص نشود که این فیلم در چه زمانی اتفاق افتاده است. احتمالا آنها زمانش را خیلی قدیمی خواهند یافت و نهایتا ایران قدیم را شبیه امریکای لاتین ببینند؛ دارای مردمانی خوب اما با مشکلات اقتصادی عدیده.

نکته‌ای که در اینجا باید گفت این است که لزوما قرار نیست همیشه تصویری که از ایران نشان داده می‌شود فقط لاکچری باشد. تصویر خوب، فقط نشان دادن یک ایرانِ ثروتمند و برخوردار از پیشرفت تکنولوژیک بالا که بزرگراه و اتوبان دارد، نیست؛ همان چیزهایی که در سریال‌های تلویزیونی نشان داده می‌شود: یک کارمند جزء، با وجود مشکلات فراون، وقتی وارد آپارتمان شیکش می شود، بهترین مبل و بهترین وسایل خانه را دارد. البته که این تصاویر هم غلوآمیزند و ممکن است مخاطب آن‌ها را پس بزند و باور نکند.

بنابراین خوب است که «نفس»، امروزِ ایران را نشان نداد تا مقایسه‌ی خیال و واقعیت پیش بیاید. به هرحال اینطور هم نیست که ما دقت نکنیم چه کاری را می‌خواهیم بفرستیم. اما مسئله اینجاست که امسال چه فیلم‌های دیگری داشتیم که اگر نمی‌خواستیم «نفس» را بفرستیم، آن‌ها را می‌فرستادیم. شاید فیلم مناسب دیگری نداشتیم.

نکته دیگر اینکه اساسا فیلم را اول باید برای خودمان بسازیم. یعنی مصرف داخلی داشته باشد. سپس از بین این فیلم‌ها، یکی را برای جشنواره‌های خارجی انتخاب کنیم. این موضوع که "فیلم را برای آن‌طرف نسازیم" باید به یک اسلوب کلی بدل شود. تا نه بعضی‌ها بخواهند سیاه‌نمایی کنند و نه برخی لاکچرینمایی. در هر دو حالت، برای آن‌طرف ساختن مذموم است و خوب در نمیآید. باید کار را برای خودمان بسازیم و بعد گوشه چشمی هم به مخاطبان آن‌طرف داشته باشیم.

با این فرض، فرستادن «نفس» به اسکار اینقدر عجیب نخواهد بود. البته تقریبا هیچ کس توقع ندارد که این فیلم در آنجا جایزه بگیرد و حتی نامزد یک بخش بشود. بلکه فعلا برای ما مهم این است که چه چیزی از ما در آن‌طرف نمایش داده می‌شود و اینکه در لیگ جهانی حضور داشته باشیم. شاید علیرغم نقدهایی که می‌توان به «نفس» داشت، شرکت آن در جشن اسکار، نسبتا حضور آبرومندانه‌ای باشد.

موضوع خبر: