عصرجمعه به خودیِ خود دلگیر و گرفته است؛ اما جمعهی دیروز دلگیرکنندهتر بود! درمجلس یادبود مرحومه مادرِ خانم رهنورد اگرچه مانند همیشه بینام و نشانها حضوری چشمگیر داشتند و صفایی به مجلس یادبود آن مرحومه داده بودند ولی کسانی که باهزینهی مردان وزنان بزرگی مانند آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد به مجلس شورای اسلامی و شورای شهر تهران و دولت و سازمانهای دیگر راه پیدا کرده و نام و نشانی برای خود دست و پا کرده بودند حضوری چشمگیر نداشتند!
درواقع آنها میبایستی نقش صاحبان مجلس را پیدا میکردند و در آستانه درب ورودی مجلس بعنوان صاحبان عزا ایستاده و به مدعوین خوشآمد و خیر مقدم میگفتند!!؟
شاید معرفت و مردانگی امری ذاتی است و اکتسابی نیست؟!
مدتهاست دست این جماعت برای ما رو شده و پی به ماهیت این انساننماهای زبون و ذلیل بردهایم!!
جماعتی که دلدادگی و شیفتگی آنان به کرسیها و پستهای زودگذر دنیایی چنان آنها را درگیر خود کرده است که برای حفظ آن حاضرند پا روی همه چیز بگذارند و با بیشرمی و خباثت، همه کسانی را که راه را برای رفتن آنها در مراکز قدرت هموار و بستر را فراهم کردهاند را هم فراموش کنند!
اینها فرداروزی با کدام چشم و رو میخواهند چشم به چشمان عزیزانی مانند کروبی و موسوی و خانم رهنورد بدوزند؟!!
اگرچه آنها مدتهاست که پیش وجدان نداشتهی خود و حتی خانواده و نزدیکان و دوستان، نمره مردودی گرفتهاند!!
بزدلانی که حتی حاضر نیستند در محافل خصوصی و نیمهخصوصی از حق و حقیقت حمایت و دفاع کنند!!!؟
مردنماهایی که فکر میکنند با سیاهکاری، خدعه، نیرنگ و ریاکاری از دیگران نردبان بالارفتن خود را میسازند؛ غافل از این که خود لگد به بخت و عاقبت خود زده و همه چیز را در دنیا و آخرت به ثمن بخس از دست دادهاند!
نامردان پیمانشکنی که با اقدامات سخیف و نابخردانه خود دل هزاران انسان صاف و صادق و جوانان عزیز را شکسته و بجای خدمت به مردم باوفا، دکان کسب و کاربرای خود و اطرافیانشان بازکردهاند!؟
گُمنامانی که حتی در بین اطرافیان و قوم و خویش خودهم نه نامی داشتند و نه نشانی؟!
و این مردم و جوانان و بزرگانی مانند آقایان کروبی و موسوی و خانم رهنورد و... بودند که با پرداخت هزینههای سنگین آنها را با نام و نشان کردند!!!
نام پیدا کردند که به نان برسند!
نشان پیدا کردند که خرج خود را از تودههای رنجدیده و فقیر جامعه جدا کنند و به خانههای آنچنانی در دامنه کوههای شمال تهران برای سکونت بروند!
بعضی ازهمین نوکیسهها خجالت میکشند نشانی محل سکونت خود را به دوستان و نزدیکان خود که از گذشتهی آنان مطلعاند بدهند!؟
البته نیامدن آنها به مجلس ختم مادر همسر فداکار مهندس موسوی بهتر و تاثیرگذارتر از آمدن و حضور آنان در چنین مجلسی بود و چه خوب که با نیامدن خود کمتر اسباب آزار حاضران را فراهم کردند!؟
فکر نمیکنم در آن مجلسِ بیروی و ریا چشمی به دنبال آن خناسان میگشت!؟
درود بر مردان و زنان و جوانانی که شاید حتی یکبار هم میرعزیز را از نزدیک ندیده بودند ولی با حضور سبزشان به سرمای زمستان، گرمیِ خاصی بخشیدند.
کروبی و موسوی از ابتدا و از بدو مبارزات، هیچ نسبتی با چنین افراد دنیاپرست و جاهطلب نداشتهاند؛ که اگرمیداشتند هفت سال حصر را نمیتوانستند تحمل کنند!
ضمن عرض تسلیت مجدد به سرکارخانم رهنورد و مهندس موسوی عزیز و فرزندانش برای آن مرحومه، حشر با خانم فاطمه زهرا (س) را در این ایام فاطمیه مسألت مینماییم!