پژوهشگر شهر
چرا نسل ما عبور کرده است؟ مرثیه ای برای یک رویا
انقلاب و اصلاحات
ابتدا به این سئوال دقت کنید: «انقلاب» اصل است یا «اصلاحات»؟
اگر انقلاب اصل است خب پس اصلاحات معنی ندارد. اصلاحات یعنی انقلاب ما خرده شیشه داشته و یا دارد و حالا باید اصلاح کرد. اگر اصلاحات اصل است باید پرسید اصلاحات درباره چه؟ درباره اصل انقلاب و محتوای آن و یا انحرافاتی که بعدا ایجاد شد؟
پس هر دو نمیتوانند بطور همزمان «اصل» باشند.
«برف» و چالش «محبوبیت شهردار»
این قطار نه به آشویتس
حالا اما نتایج صندوق رای مشخص شده و همانهایی سر کار آمدهاند که تهرانیها میخواستند؛ اما درب همچنان بر همان پاشنه میچرخد. اینجا دیگر تهرانیها حرفهایشان را نه با پیروزان انتخابات که با رسانهها میزنند و پس از ناامیدی از رسانهها شاید دیگر قابل پیشبینی نباشند.
تفاهم و اختلاف با شهردار
چرا نسل ما را تحویل نمیگیرند؟
ما نمیتوانیم به مصادری دست یابیم چون:
خانهمان در نیاوران و جماران نیست؛
نسل ما از دیوار سفارت امریکا، عربستان و غیره (بخصوص و غیره) بالا نرفت!
ما جنگ را به تاخیر نیانداختیم؛
ما در جریان مذاکرات مک فارلین قرار نگرفتیم که بخواهیم لو بدهیم؛
مهدی هاشمی برای ما فقط یک بازیگر بوده!
با "دار و دستههای نیویورکی" هیچ نسبتی نداریم
در قتلهای زنجیرهای، نه سر بودیم، نه وسط و نه ته؛
ما نسبت به دو فوریتی قانون مطبوعات .. اصلا یادمان نیست چه نظری داشتیم!
چرا انتصابات مهم است؟/ از شهردار "تخصص گرا" حمایت میکنیم
رفتن قبلیها یک گام بود برای تحقق خواستهها. اگر کسی بگوید برندگان میتوانند وعدهها (تخصصگرایی، برنامهمحوری، پاکدستی و مبارزه با فساد) را با هر مدیری اجرا کنند باید گفت:
پیشنهادهای پژوهشگر شهر: «سهشنبههای سفید»، «برنامه صد روزه» و انتصاب «معاون اجتماعیِ مردمی»
از فرانکلین تا محمدعلی
شاید از زمانی که فرانکلین روزولت (۱۹۳۳) که نخستین برنامه صد روزه را ارائه داد، تعاریف متعددی از چنین برنامههایی شده باشد؛ اما اجرای آن در جامعه و شهر بحرانزده، بمانند نوش داروست؛ البته دو پیش شرط دارد:
۱-خواست عمومی ۲- وضع اسفناک.
حالا «امید شهر» اوست/ «محمدعلی نجفی» پنجاه و هشتمین شهردار تهران
نجفی تنها کسی است که..
- ارتباط بسیار خوبی با دولت دارد (تهران با داشتن 11درصد از کل جمعیت کشور، بالاترین بودجه را از دولت میگیرد. البته 33درصد از مالیات کشور را نیز تهرانیها میدهند)
عجالتا موی خانمها را ول کنید و این آقایان را بچسبید/ پیرمرد مثل بید میلرزید
مراقب این شگردها باشید (پیمایش پژوهشگر شهر)
1- اگر دیدید یک لنگه از دربهای اتوبوس باز نمیشود، از فردی که با پایش جلوی باز شدن درب را گرفته بخواهید آزادش کند. وقتی مسافران در "فشار"، وارد یا خارج میشوند #جیبزنی راحتتر میشود!